English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8573 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
real numbers U اعداد حقیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complementation U سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix U اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
random number U روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
algebra U استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
hexadecimal notation U سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hex U سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
realistic deterrence U میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
real U حقیقی
actual U حقیقی
veracious U حقیقی
genuine U حقیقی
truest U حقیقی
truer U حقیقی
true U حقیقی
efective U حقیقی
unfeigned U حقیقی
intrinsic U حقیقی
real number U عدد حقیقی
genuine U واقعی حقیقی
actual movement U حرکت حقیقی
actual resistivity U مقاومت حقیقی
truest U حقیقی کردن
ohmic valve U مقدارمقاومت حقیقی
real time U زمان حقیقی
truer U حقیقی کردن
truer U واقعی حقیقی
true resistance U مقدارمقاومت حقیقی
interpolymer U همبسپار حقیقی
true north U شمال حقیقی
observed altitude U ارتفاع حقیقی
down-to-earth U حقیقی واقعی
down to earth U حقیقی واقعی
absolute magnitude U قدر حقیقی
real power U توان حقیقی
natural person U شخص حقیقی
true or real focus U کانون حقیقی
true copolymer U همبسپار حقیقی
genuine U حقیقی یا درست
truest U واقعی حقیقی
trueness U بی ریایی حقیقی
true course U راه حقیقی
true dip U شیب حقیقی
true heading U سمت حقیقی
true life U حقیقی وصحیح
true mean U میانگین حقیقی
true power U توان حقیقی
true score U نمره حقیقی
true value U مقدار حقیقی
true variance U پراکنش حقیقی
true wind U باد حقیقی
true azimuth U گرای حقیقی
real module U ضریب حقیقی
real constant U ثابت حقیقی
real gas U گاز حقیقی
real image U تصویر حقیقی
true U حقیقی کردن
real memory U حافظه حقیقی
real address آدرس حقیقی
real storage U حافظه حقیقی
true U واقعی حقیقی
real function U تابع حقیقی
actual maximum flowline U ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
verisimilar U دارای فاهر حقیقی
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
real-valued function U تابع حقیقی [ریاضی]
euciliate U مژه داران حقیقی
apparent horizon U افق حقیقی نقاط
brake horsepower U توان حقیقی مهاری
real number U عدد حقیقی [ریاضی]
real numbers U اعدد حقیقی [ریاضی]
rightful U حقیقی دارای استحقاق
real sector U بخش متغیرهای حقیقی
particle density U وزن مخصوص حقیقی
developed muzzle velocity U سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
dative U حالت مفعولی غیرصریح حقیقی
real analytic function U تابع تحلیلی [حقیقی] [ریاضی]
axioms U قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
substantive U دارای ماهیت واقعی حقیقی
axiom U قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
enlightement U روشنی فکر اگاهی حقیقی
unsigned real number U عدد حقیقی بدون علامت
true or sternal ribs U دندههای حقیقی اضلاع پیوسته به قص
acoelous U بدون معدهء حقیقی یادستگاه هاضمه
real absolute value function U تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
anachronisms U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
many valued U دارای دو قیمت یکی حقیقی دیگری دروغین
anachronism U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
oaf U بچهای که پریان بجای بچه حقیقی بگذارند
oafs U بچهای که پریان بجای بچه حقیقی بگذارند
approximation U خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximations U خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
I give the programme zero [nought] out of ten for reality. U من به این برنامه در رابطه با حقیقی بودنش از ده امتیاز صفر را می دهم.
relative U پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
gyrocompass U نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشان میدهد
octal notation U یا اعداد 0 تا 7
numerics U اعداد
rational numbers U اعداد منطقی
Roman numeral U اعداد رومی
real numbers U اعداد واقعی
round numbers U اعداد سرراست
ordinal numbers U اعداد ترتیبی
theory of numbers U نظریه اعداد
random numbers U اعداد تصادفی
binary numbers U اعداد دودوئی
arithmomania U وسواس اعداد
arabic numeral U اعداد انگلیسی
congrunet numbers U اعداد هم نهشت
harmonic mean U اعداد متقابل
number range U محدوده اعداد
numerary U وابسته به اعداد
numeric U 1-مربوط به اعداد. 2-
rational numbers U اعداد گویا
odd numbers U اعداد فرد
odd numbers U اعداد فرد
complex number U اعداد مختلط
matrix U جدول اعداد
even U اعداد جفت
cardinal U اعداد اصلی
numerical U مربوط به اعداد
cardinals U اعداد اصلی
matrixes U جدول اعداد
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
numerative system U دستگاه اعداد [ریاضی]
Mersenne prime U اعداد مرسن [ریاضی]
FMS U کنترل اعداد کامپیوتری
numbering system U دستگاه اعداد [ریاضی]
number system U دستگاه اعداد [ریاضی]
numerative U دستگاه اعداد [ریاضی]
rational numbers U اعداد منطقی [ریاضی]
statistics U واقعیتها به صورت اعداد
decimal number system U سیستم اعداد اعشاری
decimal number system U سیستم اعداد دهدهی
number completion test U ازمون تکمیل اعداد
numeric U آرایه حاوی اعداد
numeric U مجموعه کلیدها با اعداد
random number generator U مولد اعداد تصادفی
system of numeration U دستگاه اعداد [ریاضی]
cardinals U اعداد اصلی [ریاضی]
Cardinal numbers U اعداد کاردینال [ریاضی]
transfinite U ماوراء اعداد محدود
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
packed decimal U اعداد بسته شده
notation U روش نوشتن یا نمایش اعداد
to add equals U اعداد مساوی را با هم جمع کردن
numerology U مبحث معانی رمزی اعداد
test element U حروف و اعداد ازمایش مدار
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
unsigned U که اعداد منفی را نشان نمیدهد
geometry of numbers U نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
numeric U که فقط حاوی اعداد هستند
setting up U ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
meanest U مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meaner U مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean U مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
sets U ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
set U ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
notations U روش نوشتن یا نمایش اعداد
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
keypad U و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
alphabet code flag U پرده مخابره حروف یا اعداد
numeral U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
quantified U بیان اثر چیزی با اعداد
numerals U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
quantifying U بیان اثر چیزی با اعداد
quantifies U بیان اثر چیزی با اعداد
quantify U بیان اثر چیزی با اعداد
prime number theorem U قضیه اعداد اول [ریاضی]
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
invert U تغییر اعداد در محیط دودویی
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
inverting U تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts U تغییر اعداد در محیط دودویی
alphanumeric U حروف روی و اعداد عربی
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
phones U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
calculated U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
phoned U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
calculate U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
micrometer scale U طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
operand U عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد
matrix U آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
numeric U عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند
phone U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
phoning U مجموعه اعداد برای تلفن خاص
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
ascii U حروف و اعداد با کد اسکی بین 0 و721
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
decimals U سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند
alphameric sequence U ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
calculates U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
matrixes U آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
denary notation U سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
random number U برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
factorial U حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد
decimal U سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند
cyclic U کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
processor bound U اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
complemented U که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
Recent search history Forum search
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1I am good with figures,how about you?
1Rotating machinery capable of supplying or absorbing real and reactive power in any of a number of operating quadrant combinations.
1range check
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com